همزمان با بازگشت هوای آلوده و سمی به تهران در روز چهارشنبه ۲۸ آبان و در حالی که دهها میلیون نفر در شهرهای کوچک و بزرگ ایران، گرفتار بحران مزمن آلودگی هوا هستند و در هراس از ابتلا به بیماریهای تنفسی و قلبی زندگی میکنند، مقامهای جمهوری اسلامی همچنان بر رویه ویرانگر «مازوتسوزی» در نیروگاهها پافشاری میکنند.
رسانهها در ایران گزارش دادهاند که مازوت یا نفت کوره، که استفاده از آن حتی در کشورهای فقیر هم به دلیل شدت آلایندگی، کنار گذاشته شده، حالا در ایران به یک «اعتیاد» برای دولتها در نظام جمهوری اسلامی تبدیل شده است.
در اراک، یکی از آلودهترین شهرهای ایران، شعلههای آلاینده مازوتسوزی در نیروگاه حرارتی شازند دوباره جان گرفته؛ آن هم درست در آغاز فصل سرد و زمانی که شهر با وارونگی دما و انباشت آلایندهها مواجه است.
حمید اخوان، مدیرعامل موسسه محیطزیستی سبزاندیشان اراک، دراینباره میگوید: «مازوتسوزی برای مقامها به یک اعتیاد تبدیل شده؛ اعتیادی لذتبخش برای آنها، اما ویرانگر برای جامعه.» به گفته او، این اعتیاد زمانی به بهانه کمبود گاز شروع شد، اما حالا حتی در تابستان هم ادامه دارد و مسئولان «کمکاریها، منافع و سودجوییهایشان را پشت مصوبات شورای عالی امنیت ملی پنهان میکنند».
فعالان محیطزیست میگویند وزارت نیروی و مدیران نیروگاهها با استناد به مصوبات محرمانه، از زیر بار هرگونه نظارت فرار میکنند. اخوان تاکید میکند: «نیروگاهها حاضر نیستند هزینه ارتقای سیستم و افزایش ظرفیت گاز را بدهند. سوخت مازوت ارزان است و برای نیروگاههایی که درآمدــهزینهای اداره میشوند، سود بیشتری دارد. به همین دلیل وظایف قانونیشان در کاهش آلایندگی و عمل به قانون هوای پاک را سالها است که پشت گوش انداختهاند.»
به گفته او، فعالان زیستمحیطی در زمان جنگ ۱۲ روزه در تابستان که بهانهای برای آغاز مازوتسوزی بود، به دلیل شرایط ویژه و خاص، سکوت کردند، اما اکنون «هیچ توجیهی باقی نمانده» و نیروگاه شازند آشکارا در حال «سوءاستفاده» است.
از اراک و کرج و تهران تا مازندران و خوزستان و اصفهان
این بحران فقط محدود به تهران یا اراک نیست و تازهترین دادههای هواشناسی نشان میدهد که طی هفتههای اخیر، «تمامی کلانشهرهای ایران با موج شدید آلودگی» مواجهاند.
در مازندران، ویدیوهای ارسالی به ایندیپندنت فارسی از نوشهر، نکا، آمل و چالوس نشان میدهد دود غلیظ آسمان شهرها را پوشانده و به گفته کارشناسان، دلیل اصلی آن هم کمبود گاز و بازگشت اجباری نیروگاهها و صنایع مختلف استفاده به نفت کوره است. یکی از مخاطبان ایندیپندنت فارسی در واکنش به این ویدیوها، در اینستاگرام به کنایه نوشت: «شاید آلوده کردن هوای مازندران و شمال ایران سختترین کاری بود که جمهوری اسلامی موفق شده انجامش دهد.»
در خوزستان، حداقل دو نیروگاه رامین و مدحج دوباره مازوتسوزی را آغاز کردهاند و کیفیت هوا در برخی مناطق مانند هویزه به «وضعیت بنفش و بسیار ناسالم» رسیده است. بر اساس گزارشها، در اهواز، فقط در یک روز بیش از ۷۰۰ بیمار به دلیل مشکلات تنفسی به مراکز درمانی مراجعه کردهاند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اصفهان نیز امسال تنها «دو روز هوای پاک» داشت. نماینده این شهر در مجلس تاکید کرد: «برای گازسوز کردن نیروگاه منتظری هیچ سرمایهگذاری انجام نشده؛ زیرا کسی حاضر نیست هزینه کند و سوزاندن مازوت همیشه آسانترین راه است.»
طی هفته جاری ویدیوهای زیادی از آلودگی شدید هوا در شهرهای کرمان، کرج، قزوین و زنجان هم در شبکههای اجتماعی منتشر شد.
اوایل آبانماه، بار دیگر صدای مردم اراک بلند شد و دهها نفر مقابل استانداری تجمع کردند که روی پلاکاردهایشان نوشته شده بود: «نفس کشیدن حق ماست.» فعالان محیطزیست در این استان به ایلنا گفتند: «اراک قربانی رانتخواری انرژی است و مسئولان به جای نوسازی زیرساختها، سادهترین و خطرناکترین راه یعنی مازوتسوزی را انتخاب کردهاند.»
۱۴ نیروگاه مازوت میسوزانند
عباس علیآبادی، وزیر نیرو در دولت پزشکیان، هفته گذشته با تاکید بر اینکه ۱۴ نیروگاه در سراسر ایران قابلیت استفاده از سوخت مازوت را دارند، تاکید کرد که «در سرمای شدید، گاز منازل اولویت دارد» و نیروگاهها برای ادامه تولید برق «جز مصرف مازوت چارهای ندارند».
این اظهارات به معنای روشن بودن چرخه مرگبار آلودگی هوا در ماههای آینده است؛ چرخهای که تنها در تهران طی سال گذشته بیش از هفت هزار قربانی گرفت و امسال نیز پایتخت فقط شش روز هوای پاک داشت.
با وجود هشدارهای پزشکان درباره آثار بلندمدت آلودگی هوا، از مرگومیر زودرس تا بیماریهای قلبی، سکته، آسم، کاهش رشد ریه کودکان و آسیبهای مغزی، مقامهای جمهوری اسلامی همچنان از نوسازی نیروگاهها، جایگزینی سوخت پاک یا سرمایهگذاری در زیرساختهای انرژی سر باز میزنند.
کارشناسان سالها است میگویند بحران انرژی در ایران نتیجه دههها بیتوجهی، سوءمدیریت و اولویت دادن به سیاستهای موشکی، هستهای و منطقهای است که هزینه این اولویتها را مردم با ریه، قلب و در نهایت جانشان میپردازند.

